خدا را شکر که دختر نوجوانم همیشه از شستن ظرفها شاکی است.این یعنی او در خانه است و در خیابانها پرسه نمی زند.
I am thankful for my teenage daughter who is complaining about doing dishes, because that means she is at home not on the street
____________
خدا را شکر که مالیات می پردازم این یعنی شغل و در آمدی دارم و بیکار نیستم.
I am thankful for the taxes that I pay, because it means that I am employed.
____________
خدا را شکر که لباسهایم کمی برایم تنگ شده اند. این یعنی غذای کافی برای خوردن دارم.
I am thankful for the clothes that a fit a little too snag, because it means I have enough to eat
____________
خدا را شکر که در پایان روز از خستگی از پا می افتم.این یعنی توان سخت کار کردن را دارم.
I am thankful for weariness and aching muscles at the end of the day, because it means I have been capable of working hard
____________
خدا را شکر که باید زمین را بشویم و پنجره ها را تمیز کنم.این یعنی من خانه ای دارم.
I am thankful for a floor that needs mopping and windows that need cleaning, because it means I have a home