پایگاه فرهنگی نور الإسلام

چه جنگ باشد چه نباشد راه من و تو از کربلا میگذرد

پایگاه فرهنگی نور الإسلام

چه جنگ باشد چه نباشد راه من و تو از کربلا میگذرد

پایگاه فرهنگی نور الإسلام

امید است که بتوانیم با دعای شما خوبان راهی در راستای ظهور امام عصر (عجله الله تعالی فرجه الشریف) برداریم
مسجد نور واقع در میدان خراسان

طبقه بندی موضوعی

۱۴ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۳ ثبت شده است

اگر کسى سخنى را بر ضد مومنى نقل کند و قصدش از آن ، زشت کردن چهره او و از بین بردن وجهه اجتماعى اش باشد و بخواهد او را از چشم مردم بیندازد، خداوند او را از ولایت خود خارج مى کند و تحت سرپرستى شیطان قرار مى دهد؛ (ولى) شیطان هم او را نمى پذیرد.

اصول کافى ، ص 358، ح 1.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ ارديبهشت ۹۳ ، ۲۲:۵۱
سرباز سایبری

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۹۳ ، ۲۱:۵۷
سرباز سایبری

متاسفانه هنجار شکنی معدودی در عدم رعایت عفاف و حجاب و استفاده از پوشش های نامتعارف غبار بی حیایی را بر چهره شهر نشانده است.
شما میتوانید با مراجعه به سایت hejab93.ir و ثبت امضاء در این سایت طومار ارسالی به رواسای 3قوه برای مبارزه با بد حجابی را به تائید برسانید.
همچنین میتوانید با ارسال نام و کدملی خود به سامانه پیامک 50002030401393 این فرم را به تائید برسانید.
شایان ذکر است در پایان یک نسخه از این طومار به خدمت ولی امر مسلمین جهان حضرت امام خامنه ای(مدظله العالی) ارسال خواهد شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۶:۵۲
سرباز سایبری

آری راه شهادت هنوز برای مردان بزرگ خدا باز است .

به قول معروف تا یار که را خواهد و میلش به که باشد.

شهید سید مصطفی میر نعمتی بسیجی از ناحیه مقاومت بسیج ابوذر در موموریت مبارزه با مواد مخدر بودن که بسیجیا متوجه میشن که ایشون در جمعشون نیستن و بعد از مدتی پیکر مطهر آن شهید بزرگوار رو پیدا میکنن.

 

«به‌هوش باش و از این دست دوستی بگذر
به‌هوش باش که از پشت می‌زند خنجر

به‌هوش باش مبادا که سحرمان بکنند
عجوزه‌های هوس، مطربان خُنیاگر

چنان مکن که کَسان را خیال بردارد
که بازهم شده این خانه بی‌در و پیکر

بدا به ما که بیاید از آن سر دنیا
به‌قصد مصلحت دین مصطفی کافر

به این خیال که مرصاد تیر آخر بود
مباد این که بنشینیم گوشه سنگر

که از جهاد فقط چند واژه فهمیدیم
چفیه، قمقمه، پوتین، پلاک، انگشتر

بدا به من که اگر ذوالفقار برگردد
در آن رکاب نباشم سیاهی لشکر

بدا به حال من و خوش به حال آن که شدست
شهید امر به معروف و نهی از منکر

چنین شود که کسی را به آسمان ببرند
چنین شود که بگوید به فاطمه مادر

قصیده نام تو را برد و اشک شوق آمد
که بی‌وضو نتوان خواند سوره کوثر

زبان وحی، تو را پاره تن خود خواند
زبان ما چه بگوید به مدحتان دیگر؟

چه شاعرانه خداوند آفریده تو را
تو را به‌کوری چشمان آن هو الابتر

خدا به خواجه لولاک داده بود ای‌کاش
هزار مرتبه دختر، اگر تویی دختر

چه عاشقانه، چه زیبا، چه دلنشین وقتی
تو را به دست خدا می‌سپرد پیغمبر

علیست دست خدا و علیست نفس نبی
علی قیام و قیامت علی علی محشر

نفس‌نفس کلماتم دوباره مست شدند
همین که قافیه این قصیده شد حیدر

عروسی پدرِ خاک بود و مادرِ آب
نشسته‌اند دو دریا کنار یکدیگر

شکوهِ عاطفه‌ات پیرهن به سائل داد
چنان‌که همسر تو در رکوع انگشتر

همیشه فقر برای تو فخر بوده و هست
چنان‌که وصله چادر برای تو زیور

یهودیانِ مسلمان ندیده‌اند آری
از این سیاهیِ چادر دلیل روشن‌تر

حجاب روی زمین طفل بی‌پناهی بود
تو مادرانه گرفتیش تا ابد در بر

میان کوچه که افتاد دشمنت از پا
در آن جهاد نیفتاد چادرت از سر

میان آتشی از کینه، پایمردی تو
نشاند خصم علی را به خاک و خاکستر

کنون به تیرگی ابرها خبر برسد
‏که زیر سایه آن چادر است این کشور

رسیده است قصیده به بیت حسن ختام
امید فاطمه از راه می‌رسد آخر >>

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۹:۱۱
سرباز سایبری